Akdeniz: Dünya devriminin yeni havzası!

The Mediterranean: new basin of world revolution!

البحر الأبيض: الحوض الجديد للثورة العالمية

مدیترانه: حوزه جدید انقلاب جهانی

Il Mediterraneo: nuovo bacino della rivoluzione mondiale!

Μεσόγειος: Νέα λεκάνη της παγκόσμιας επανάστασης!

Derya Sıpî: Deşta nû a şoreşa cihânê

Միջերկրական ծով: նոր ավազանում համաշխարհային հեղափոխության.

El Mediterráneo: Nueva cuenca de la revolución mundial!

La Méditerranée: nouveau bassin la révolution mondiale!

Mediterrâneo: bacia nova da revolução mundial!

براي يك كنگره ي جديد خلق هاي مشرق زمين! براي جبهه ي متحد كارگران و زحمت كشان خاورميانه، آفريقاي شمالي و قفقاز!

 

رفقا در خاورميانه، آفريقاي شمالي و قفقاز!

 

صد سال پيش در چنين روزي، پيشرفته ترين سازمان  همه ي زحمت کشان  و كارگران  در تاريخ  مدرن، اولين كنگره ي خلقهاي مشرق زمين، در باكو توسط حزب انقلاب جهاني كمونيزم بين الملل افتتاح شد.  انقلاب پرشکوه  اكتبر ١٩١٧ که تنها به تأسيس اولين دولت كارگري جهان اكتفا نكرده بلكه در زير ستاره ي درخشان اش روندي در انقلاب جهاني  برپا کرده بود، در سال ١٩١٩ با افتتاح كمينترن به نيروهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي جان تازه ايي دميده بود. 

رهبر كمونيزم آذربايجان، ميزبان رسمي كنگره، نريمان نريمان اف در سخنراني آغازين کنگره، مسئله را به صورت آشكار چنين بيان كرده بود: 

امروز در اين كنگره شرق پير كه ما اولين معنويات و فرهنگمان را از او به ارث داريم براي زخم هايي كه سرمايه داري غرب بر پيكر او وارد كرده اشك خواهد ريخت"

آن "شرق پير" با تجربيات صد سال گذشته اش هوشيار شده بود. 

همزمان با كنگره ي باكو، انقلاب در آذربايجان، تركيه، ايران، مصر، عراق، مراكش، اندونزي، سوريه و فلسطين پي در پي در حال وقوع بود. متعاقبا بعد از اولين امواج  انقلاب خاورميانه، آفريقاي شمالي و قفقاز و جنگ جهاني دوم در سالهاي ١٩٥٩ و ١٩٦٠ موج انقلابهاي ملي و ضد استعماري (در كشورهايي مثل مصر، سوريه، عراق، الجزيره، سودان، يمن، عمان و ليبي) به وقوع پيوست. در پي آن در آستانه ی  پیروزی، تراژدي انقلاب ايران به وقوع پيوست. با وجود مبارزات بي نظير مردمي اين انقلاب تنها پلي شد بين دو استبداد.   

گفتني ست همه ي اينها با شکوهمندی انقلابهاي عرب در ده سال اخير قابل مقايسه نيست. به زودي دهمين سالگرد انقلابهاي  مصر و تونس را  جشن خواهیم گرفت ، انقلابهاي بزرگي كه ديكتاتوري هايي را برانداخت كه بالغ بر سي سال مردمان اين كشورها را به فقر و استبداد محكوم كرده بود. متعاقب با اينها، خيزشهاي مردمي در يمن، بحرين و سوريه به وقوع پيوست كه در سوريه به سرعت توسط نيروهاي مرتجع و مذهبي به غارت رفت. همه ي اين موجها دوره ي مبارزات جديد و بي نظيري در منطقه ي خاورميانه، آفريقاي شمالي باز كرد. انقلاب مصر، بعد از سكوني كه با شكست سي سي بناپارتیست  پديدار شد، در سالهاي ٢٠١٨-٢٠١٩ شاهد بيداري انقلابها در منطقه شد. در سودان، الجزيره، عراق و لبنان و همچنين در اردن و تونس و به مدت كوتاهي در مصر مبارزات دوره ايي به وقوع پيوست. در اين ميان مردم فلسطين بر عليه غصب اساسي ترين حقوقشان بي وقفه در حال مبارزه هستند و هیچ وقفه ای در مبارزاتشان به وجود نيامده است.       

در اين اثنا، دو كشور غير عربي ايران و تركيه نيز شاهد خيزشهايي بود. مردم تركيه خشم خود را بر عليه رژيم مستبد در خيزش مردمي معروف به پارك گزي در سال ٢٠١٣، در مبارزات مردم كورد در كوباني و متعاقبا با اعتصاب و اشغال بزرگ فلزكاران در سال ٢٠١٥ نشان داد. در ايران مبارزات جديد مردمي از سال ٢٠١٨ شروع و در آبان ماه ٢٠١٩ به اوج خود رسيد و همچنان با اعتصابات و مبارزات ادامه دارد. همزمان در قفقاز مردم از اليگارشي، بروكراسي،  سرمايه داري محلي و حملات امپرياليسم به ستوه آمده اند. در آينده ايي نچندان دور انقلاب ها و خيزشهاي مردمي در قفقاز دور از تصور نيست.  

رفقا در خاورميانه، آفريقاي شمالي و قفقاز!

توده هاي مردمي يعني كارگران، روستاييان نيازمندان شهر نشين و جوانان بارها به ما نشان دادند كه براي سرنگوني  رژيم هاي چندش آور سياسي منطقه و سيستمهاي سوسيواكونوميكي كه مردم منطقه را هر روز فقیرتر و استعمار ميكند آمادگي لازم را دارند. ما سوسياليستها، كمونيست ها و انقلابي ها بايستي رهبري اين توده هاي برپا خواسته را بر عهده بگیریم. براي از دست ندادن دوباره ي اين انقلابها ما نيازمند رهبري هستيم. ما بشدت نيازمند رهبري  سياسي هستيم  كه از ماركسيسم تغذيه كرده است. 

به عنوان مردم مشرق زمين دوباره به هم بپیوندیم. باكو در سال ١٩٢٠ ميزبان بيش از ٢٠٠٠ نماينده از ٣٠ كشور مختلف بود. شركت كنندگان در اين كنگره  در سرنگوني سلطان ها، پادشاه ها، اميران، خان ها، صاحبان زمين ها، فئودال ها، نزول خواران و سرمايه داران و نمايندگان مسلح و غير مسلح آنها همفكر بودند و به خوبی به حمايت امپرياليسم از اين نيروهاي مرتجع واقف بودند و بنابراين به مبارزه عليه امپرياليسم فراخوان دادند. امروزه ما نيز بر عليه انگلهاي منطقه ايي و حاميان خارجي آنها بايستي بجنگيم. 

پس متحد شويم، براي تشكيل نيروهاي سياسي در كشورهايمان با جرات و جسارتي كه از اتحاد بين المللي بدست مي آوريم براي رهبري نيروهاي مترقي كشورهايمان متحد شويم. در اين راستا، در منطقه بر عليه سرمايه داري و حاميان آن و نيروهاي امپرياليست، مركز و كميته اي تشكيل داده و نيروهاي مبارزاتي خود را متحد كنيم.  با آغاز اتحاد ما هيچ مانعي براي تكرار جهشي كه صد سال پيش در كنگره ي باكو اتفاق افتاد وجود  نخواهد داشت. با تمام توان خود متحد شده و فردایمان را بهتر از گذشته امان بسازيم. 

ماركسيستهاي انقلابي از آذربايجان

ماركسيستهاي انقلابي از ايران

حزب كارگر انقلابي، تركيه

١ سپتامبر ٢٠٢٠