Akdeniz: Dünya devriminin yeni havzası!

The Mediterranean: new basin of world revolution!

البحر الأبيض: الحوض الجديد للثورة العالمية

مدیترانه: حوزه جدید انقلاب جهانی

Il Mediterraneo: nuovo bacino della rivoluzione mondiale!

Μεσόγειος: Νέα λεκάνη της παγκόσμιας επανάστασης!

Derya Sıpî: Deşta nû a şoreşa cihânê

Միջերկրական ծով: նոր ավազանում համաշխարհային հեղափոխության.

El Mediterráneo: Nueva cuenca de la revolución mundial!

La Méditerranée: nouveau bassin la révolution mondiale!

Mediterrâneo: bacia nova da revolução mundial!

همبستگي با كارگران هفت تپه

٥٢ روز از اعتصاب کارگران "شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه " می‌گذرد؛ اعتصابی تاریخی که نتیجه‌ی سال‌ها مبارزه‌ی کارگران این شرکت برای لغو كامل خصوصي سازي و جهت گرفتن حقوق‌شان است.

سندیکای هفت‌تپه در سال‌های ۵۳ و ۵۴ شمسی ایجاد شد ولی در سال‌های پس از انقلاب و در پی سیاست‌های ضدکارگریِ ضدانقلابِ حاکم مانند صدها اتحادیه و سندیکای دیگر تضعیف و غیرقانونی اعلام شد.

در سال‌های ۸۴ و ۸۵ در پی اعلام خبر فروش صدها هکتار از زمین‌های این مجموعه نخستین اعتراضات همبسته‌ی کارگران هفت‌تپه آغاز شد و در سال ۸۶ سندیکای این کارخانه بار دیگر برپا شد؛ گرچه سازمان‌دهندگان ایجاد این سندیکا به نهادهای امنیتی احضار شدند.

اما علی‌رغم سرکوب‌ها اعتراضات هفت‌تپه علیه خصوصی‌سازی و غارت بار دیگر در سال ۹۷ اوج گرفت که این‌بار نیز ده‌ها کارگر بازداشت و نماینده‌ی آن‌ها " اسماعیل بخشی " پس از شکنجه مجبور به اعترافات اجباری تلویزیونی شد.

حاکمیت جمهوری اسلامی و دستگاه امنیتی و قضایی نشان داد که برخلاف شعارهای ریاکارانه‌ی حمایت از کارگران در عمل تمام قد در‌کنار سرمایه‌داران و در برابر زحمت‌کشان ایستاده است.

سیاست‌های نئولیبرالی رژیم که میلیون‌ها کارگر را به فلاکت کشانده با سرکوب اعتراضات آن‌ها ادامه می‌یابد و البته که این سرکوب با بایکوت اعتراضات کارگران توسط رسانه‌های جریان اصلی وابسته به اپوزیسیون پروامپریالیست کامل می‌شود.

در حالی‌که ٥٢ روز از اعتصاب کارگران هفت‌تپه گذشته است، این رسانه‌ها هرگونه اطلاع‌رسانی در رابطه با خواست‌های معترضان را بایکوت کرده‌اند و تنها کاهی برای عوام‌فریبی اشاره‌ای به راهپیمائی اعتراضی آن‌ها در شهر شوش می‌کنند. دلیل آشکار است؛

اپوزسیون راست جمهوری اسلامی در رابطه با خصوصی‌سازی و اجرای منویات صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی هیچ زاویه‌ و اختلافی با حاکمیت کنونی ندارد گرچه گاه و بی‌گاه برای انحراف اذهان عمومی نفس غارتِ سرمایه‌دارانه را با ایجاد دوگانه‌ی خصوصی‌سازی خوب/ بد رفع و رجوع می‌کنند.

از طرفی این ضعف نیروهای چپ ایران در عرصه‌ی نبرد رسانه‌ای‌ست که باعث می‌شود تا چپ‌های دیکر کشورها از چنین اعتصابی مطلع نشوند؛ اعتصابی اهم خواست‌های آن خلع ید از بخش خصوصی، بازگرداندن کارگران اخراجی به‌ کار، از بین بردن رویکرد امنیتی به تشکیلات کارگری، لغو احکام بازداشت و زندان برای فعالین کارگری، دریافت دستمزدهای معوقه و مدیریت کارگران بر فرایند تولید است.

این مطالبات مترقی هرگز از سوی رسانه‌های جریان اصلی ایران اعلام نمی‌شود و آن‌ها اعتراضات طبقه‌ی کارگر را به آکسیون‌های براندازانه تقلیل می‌دهند.

از طرف دیگر نیز برخی خرده رسانه‌های نزدیک به روسیه، چین و جمهوری اسلامی که در اروپا و آمریکای شمالی به‌عنوان رسانه‌های به اصطلاح آلترناتیو شناخته می‌شوند اخبار اعتصاب و اعتراضات را کارگران را به‌طور کامل بایکوت کرده و گاه حتی برای مقابله به مثل با رسانه‌های امپریالیستی، این اعتراضات مترقی را به‌عنوان پروژه‌های رژیم‌چنج جا می‌زنند.

چنان‌که می‌بینید طبقه‌ی کارگر در عین استقلال و شجاعت در برابر سرکوب روزمره در حال مبارزه‌ی روزمره است ولی از تمام جوانب مورد سانسور و بایکوت قرار می‌گیرد.

گویی تمام این جریانات در یک چیز توافق نظر دارند و آن‌ نیز، هم‌دستی در خفه کردن صدای طبقه‌ی کارگر و رزمندگان این طبقه است.

از رفقای سراسر جهان می‌پرسیم:

٥٢ روز اعتصاب ( که بر اساس بیانیه‌های کارگران هفت‌تپه تا رسیدن به خواست‌های‌شان ادامه دارد ) لایق دیده شدن و تامل نیست؟

در نظر بگیرید که کارگران هفت‌تپه از حمایت مالی هیچ نهاد و اتحادیه‌ای نیز برخوردار نیستند و با جیب‌های خالی و شکم‌های گرسنه در حال مقاومت/مبارزه هستند.

نادیده گرفتن این کارگران آگاه و مبارز توسط نیروهای مترقی در سراسر جهان، در نهایت به پر زور شدن ارتجاع و امپریالیسم یاری می‌رساند. آیا " کارگران جهان متحد شوید " تنها یک شعار زیبا در تاریخ مارکسیسم است یا موتور محرک مبارزه‌ی طبقاتی؟

رفقا؛ در هر کجای جهان و به هر زبانی، صدای کارگران هفت‌تپه و طبقه‌ی کارگر ایران باشید.